گلایه دارم از دلم
گلایه دارم ازخودم
میان اینهمه فریب
چه ساده عاشقت شدم گلایه دارم از زمان
گلایه دارم از زمین
قسم به حرمت غزل
برو فقط برو همین
گلایه دارم ای خدا
مراصدانمیکنی؟؟!
اسیر دوزخم بگو
مرا رها نمیکنی!!
گلایه دارم ای فلک
گلایه دارم از تو من
چه سرنوشت خسته ای
خدا زد وتو هم بزن!
گلایه دارم ازتویی
که بی بهانه بد شدی
ازین صداقت عظیم
چه کودکانه رد شدی
گلایه دارم آسمان
گلایه دارم از تو هم
بزن به قلب خاکی ام
بزن عجیب خسته ام
نظرات شما عزیزان:
((به دیدن آمده بودم ، دری گشوده نشد...
صدای پای تو ز آنسوی در،شنوده نشد....
سرت به بازوی من تکیه ندادو سرم...
دمی به بالش دامان تو غنوده نشد...
لبم به وسوسه ی بوسه دزدی آمده بود...
ولی جواهری از گنج تو ربوده نشد...))
سلام
مگه نگفتی دیگه نیام؟...
امروز میام اگه بودی خبرت میکنم
سلام پس کجایی تو من ظهر میام شایدم الان یه سر بیام
|